بهترین فیلم های فردین
محمد علی فردین (متولد ۷ مرداد ۱۳۵۴) یک بازیگر، کارگردان و تهیهکننده ایرانی است. وی در تهران، ایران متولد شد و در خانوادهای هنرمند بزرگ شد. پدرش، حسین فردین نیز یک بازیگر مشهور بود.
محمد علی فردین در دوران دانشآموزی به تئاتر علاقه مند شد و در سنین جوانی بازیگری را شروع کرد. وی در طول دهه ۱۳۷۰ در چندین فیلم سینمایی و تلویزیونی نقشهای مهمی ایفا کرد.
او با بازی در فیلم “مرز” به کارگردانی جلیل سامانی شهرت بیشتری کسب کرد. این فیلم که در سال ۱۳۷۴ اکران شد، به عنوان یکی از مهمترین آثار سینمای ایران شناخته میشود و فردین نیز برای بازی در آن جوایزی را دریافت کرد.
پس از “مرز”، فردین در چندین فیلم موفق دیگر نقشهایی ایفا کرد. او همچنین به عنوان کارگردان و تهیهکننده نیز در صنعت سینمای ایران فعالیت داشته است و چندین فیلم مستقل را تولید و کارگردانی کرده است.
محمد علی فردین به عنوان یکی از بازیگران برجسته سینمای ایران شناخته میشود و از طریق بازی در فیلمهای مختلف موفقیتهای فراوانی را به دست آورده است. وی از جوانانی با استعداد و با تجربه است و به عنوان یک هنرمند محبوب در صنعت سینما شناخته میشود.
فیلم سینمایی سلطان قلبها
زن و مردی سال ها از هم جدا زندگی می کنند و فکر می کنند که شوهرشان بر اثر تصادفی که برایشان اتفاق می افتد مرده است. مرد داستان با تلاش به خواننده معروفی تبدیل می شود و زن در تصادفی دیگر بینایی خود را از دست می دهد.
سالها بعد، مرد به طور اتفاقی با دختری آشنا میشود و بیاطلاع از رابطه او با او، به دختر جوان کمک میکند تا مادر یا همسر سابقش را شفا دهد. مردی قصد دارد با زنی ثروتمند ازدواج کند،
اما شبی که قصد ازدواج با او را دارد، دختر جوان و همسر سابقش برای تشکر از او در مراسم شرکت می کنند، در این هنگام مرد متوجه می شود که همسر سابقش زنده است و او زندگی می کند. دوباره با او شروع می کنند.
فیلم سینمایی جهنم زیر پای من
دو برادر به نام های یارکلی و یزدان قلی حسن آبادی تمام خانواده خود را در زلزله از دست دادند. یارکالی برادرش را به شهر می فرستد تا پزشک شود. چشمان ارباب رستم به دنبال ریحانه نامزد یارکلی می گردد.
لردها با رئیس پلیس هماهنگ میکنند تا یارگولی را تحت فشار قرار دهند تا باغش را بفروشد و طلبش را برای تحصیل برادرش بپردازد. یارکلی از این عمل به شدت عصبانی می شود و با قلم به استاد حمله می کند و چشمان استاد را کور می کند و به خاطر این عمل به زندان می رود.
دختری به نام مهری شایسته با ماشین خود یزدان قلی را مجروح می کند و به همراه پدرش که از افسران عالی رتبه ارتش است به دیدار یزدان قلی می رود. پدر دختر به یزدان قلی پیشنهاد سربازی می دهد و او می پذیرد. یارگولی پس از آزادی از زندان تبدیل به یک یاغی می شود و با چند نفر دیگر روستاییان را می کشد و غارت می کند.
اکنون که یزدان قلی مامور دولت است، با چند نفر دیگر ماموریتی برای سرکوب شورشیان به عهده می گیرد، یزدان قلی از برادرش یارکلی می خواهد که تسلیم شود. ارباب رستم مرجانی نامزد یارکلی را می دزدد و یارکلی را متهم به دزدی می کند.
یارکلی با کمک سهراب، مباشر ارباب، مرجان را نجات می دهد و تسلیم می شود.
ریحانه به افراد یارکلی دستور حمله به پاسگاه می دهد اما یارکلی حاضر به فرار نمی شود تا اینکه در حادثه ای ریحانه با گلوله افراد یارکلی مجروح می شود و از یارکلی می خواهد که او را نجات دهد اما ریحانه می میرد و یارکلی ارباب رستم را نجات می دهد. بر اثر اصابت گلوله یزدان قلی کشته شد.
فیلم سینمایی یاقوت سه چشم
در یکی از هتل های شمال، دختری به نام شهر به قتل می رسد و گویا به دلیل شنیدن رد عشقش توسط خواننده هتل (شاهین) دست به خودکشی زده است. فیروزه، خواهر کوچکتر شاهر، پرونده قتل انتقام جویانه را دنبال می کند و به طور اتفاقی با شاهین آشنا می شود.
شاهین می داند که فیروز به دنبال قاتل خواهرش است، به همین دلیل خودش را جا انداخته و پرونده را با فیروز دنبال می کند.
در همین حال، با آشکار شدن مجدد قتل مشکوک شهره، پلیس به بررسی مجدد صحنه جنایت و خودکشی شهره می پردازد. شاهین، فیروزه و افسران پلیس پس از یک سری اتفاقات، سرانجام به این حقیقت پی می برند که مردی به نام کمال الدین به دلیل رابطه نامشروع با زنی به دلیل درگیری با همسرش، مرتکب قتل شده و به شهادت شهره، برای از بین بردن شاهد.
شهره را کشت و قتل را در خودکشی به نمایش گذاشت. پس از کشف این واقعیت، شاهین و فیروزه که در جریان این حوادث به یکدیگر علاقه مند شده اند، ازدواج می کنند.
فیلم سینمایی گنج قارون
علی بیگم با بازی محمدعلی فردین جوانی است که مرد ثروتمندی به نام کارون (با بازی آرمان) را که در شرف خودکشی است نجات می دهد.
آرمان که از مرگ نجات می یابد، نزد حسن جغاغه (با بازی تقی ظهوری) در خانه علی می ماند و پس از مدتی متوجه می شود که کارون پدرش است که سال ها پیش مادرش را رها کرده است. علی به طور اتفاقی کارون را از او دور می کند.داستان فیلم حول این است که آیا علی پدرش را قبول دارد یا نه.
فیلم سینمایی راز درخت سنجد
دو شخصیت به نام های غلامحسین خان و زینت، مرد داستان ۶۰ ساله و زن حدودا ۵۰ ساله، قصد ازدواج با یکدیگر و رفتن سر سفره عقد را دارند، اما موفق به ازدواج نمی شوند و از هم جدا می شوند و چون از آنها گاهی اوقات با یکدیگر مخالفت می کنند.
دختری از غلامحسین خان که عاشق راننده زینت است پرستاری می کند. هر یک از این افراد فرزندان ناتنی اربابان خود محسوب می شوند. غلامحسین خان و زینت در تلاشند تا با پرستار و راننده ازدواج کنند تا اگر این ازدواج اتفاق بیفتد، هر یک به دلیل ازدواج راننده با فاحشه یا برعکس، یکدیگر را تحقیر کنند.
راننده و پرستار واقعا عاشق هم می شوند از شرایطی که اربابشان برایشان مهیا کرده اند نهایت استفاده را می کنند اما وقتی غلامحسین خان و زینت به واقعیت پی می برند از کارهای گذشته خود پشیمان می شوند و دوباره ازدواج می کنند و زندگی مشترکشان را آغاز می کنند.
فیلم سینمایی زمین تلخ
بین جمال و دو برادرش سهراب و پاشا، با مرتضی و پسرانش تیمور و محسن، دشمنی دیرینه بر سر زمین و آب زیرکشت روستا وجود دارد. در همین حال، تنها کسانی که نگران این درگیری هستند، برادر کوچکتر جمال، حمید، و دختر مرتضی، فریبا هستند که به فکر یکدیگر هستند.
مرتضی و پسرانش زمانی دیدارهای حمید با فریبا را بهانه کردند و زمانی با آتش زدن انبار خرمن کوبی، تغییر حدود زمین های دو طرف، نحوه مصرف آب کشاورزی و بحث خرید، به دشمنی دامن زدند. سرزمین جمال و برادرانش .
سرانجام پس از مرگ مادر جمال بر اثر سکته قلبی و سوختن مزرعه آنها، جمال و برادرانش به دنبال انتقام هستند. جمال مرتض را با گلوله می کشد و انبارش را به آتش می کشد.
تیمور، محسن و پاشا نیز در درگیری کشته می شوند و سهراب که برادرش جمال را عامل ویرانی زندگی خانوادگی می داند به او شلیک می کند و خود قبل از مرگ جمال با گلوله او کشته می شود. بازماندگان دو خانواده حمید و فریبا با هم آشنا می شوند.
فیلم سینمایی شکوه جوانمردی
مرد ثروتمندی به شدت با ازدواج دخترش با پسر جوانی که سعی می کند از شر دخترش خلاص شود مخالف است،
اما پس از چندین ماجراجویی متوجه می شود که خواستگار دختر خوانده اش پسر خودش است که فکر می کرد سال ها پیش در یک تصادف مرده است. پس از پی بردن به این حقیقت، پدر و پسر با یادگیر آشنا می شوند و پدر اجازه می دهد دختر با پسر ازدواج کند.